تاریخچه نگارش و ارتباطات نمادین موضوعی جذاب و غنی است – اما موضوع سادهای نیست. گروههای مختلف مردم بسته به مکان و نحوه زندگی خود طیف وسیعی از روشهای ارتباطی را توسعه دادهاند. علاوه بر این، قضاوت در مورد هنر ماقبل تاریخ در برابر یک SSD مدرن، از نظر تراکم اطلاعات اصلا منصفانه نیست. به همین دلیل، ما به دنبال یکسری وسیله ذخیرهسازی گشتیم که به طور عینی کارها را به بدترین شکل انجام دادند – نه برای توهین به افرادی که آنها را اختراع کردند، بلکه برای نمایش اینکه مردمان باستان این رویکردها را به چه دلیلی پشت سر گذاشتند.
نقاشیها و سنگ نگارههای غار
از قرار دادن نقاشیها و سنگ نگارههای غار در این لیست، احساس بدی دارم. آنها قدیمیترین اشکال شناخته شده ارتباط نمادین هستند و به هر حال، همه باید از جایی شروع کنند. مشکل نقاشیهای غار و سنگ نگارهها به عنوان یک وسیله ذخیره سازی دو مورد است:
1- نقاشیهای صخرهای حاوی اطلاعات کمی هستند. محققان مدرن میتوانند از آنها برای قرار دادنشان در یک زمینه تاریخی یا فرهنگی استفاده کنند.
2- آنها قابل حمل نیستند.
بدیهی است که سنگ نگارهها و هنر غارنگاری برای مردمی که آنها را خلق کردهاند معنی داشته است. افراد زیادی کاوش در غارهای سیاه و تاریک با مشعلهای بدوی را دوست ندارند. آن هم برای اینکه بهترین مکان برای رنگآمیزی بز کوهی و جای مناسب را پیدا کنند. مشکل این است که، در بسیاری از موارد، ما معانی واقعی این نقاشیها را هنوز نمیدانیم. در برخی موارد، مردم گیاهی را که بیشتر در آن زمان مورد استفاده قرار میدادند را نقاشی میکردند. اما واقعیت این است که ما نمیدانیم که آن گیاهان چه معنا و مفهمومی در این مراسم داشتند.
با تکامل نوشتار، ما توانایی ثبت و ضبط اطلاعات متنی را مستقیم در حکایتها به دست آوردیم. به همراه تصاویری که بیشتر توصیفی از رویدادها هستند بهجای اینکه محتوی تمامیت رویداد در درون خود باشند. ما همچنین متوجه شدیم که چگونه از وسیله ذخیرهسازی با دوام کمتر استفاده کنیم. مزیت چیست؟ ارتباط کتبی بدون حمل یک تخته سنگ 20 تنی امکان پذیر میشود. ایراد؟ به خواندن متن ادامه دهید.
لوحهای گلی
لوحهای گلی (اغلب به خط میخی نوشته میشدند) مزایای بیشتری نسبت به صفحات بزرگ سنگی دارند. حمل آنها بینهایت راحتتر بود و با سرعت بیشتر روی آنها حکاکی میکردند. برخلاف سنگ برای کندن گِل نیاز به مغار نبود. احتمالا دلیلی وجود دارد که قدیمیترین شکایت مکتوب مشتری، روی یک لوح گلی نوشته شده است. هیچ کس، حتی مشتریان نفرین شدهی نصیر، حوصلهی نوشتن شکایت روی کوه را نداشتند. خط میخی این جور چیزها را آسان کرد. خط میخی سنگ نگاری را هم شکست میدهد، زیرا میتوانید با پرداخت هزینه، توییتی را روی لوح خراشیده و به خانهتان ارسال کنید. اکنون شما نیز میتوانید گفتههای شوخی و طنز خود را با یک مصنوع که به نظر میرسد بخشی از حماسه گیلگمش در آن نقش بسته است، در تاریخ ثبت کنید.
لوحهای خط میخی سنگهای غول پیکر را شکست دادند، اما در مقابل اکثر مفاهیم دیگر شکست خوردند.
چیزی به نام یک لوح خط میخی بادوام وجود ندارد که به ضخامت کاغذ یا پوست نزدیک باشد، بنابراین سطح آن حجیم و ضخیم بود. تراکم دادههای خط میخی کم بود. یک تخمین نشان میدهد که تراکم اطلاعات لوحهای گلی تقریبا 2.6 کلمه در هر سانتیمتر یا حدود 3000 کلمه در هر کیلوگرم خاک رس بوده است. در مقایسه با کتابها از نظر وزن بسیار ضعیف است و نمیتوان گفت که چگونه با روشهای مدرنتر ذخیرهسازی داده مقایسه میشود.
تنها چیزی که در لوحهای گلی وجود دارد دوام آن در شرایط خاص است. بر خلاف طومارها، که در شرایط خاصی ماندگار هستند، لوحهای سفالی با گذر از هزارهها و شرایط اقلیمی متفاوت، ماندگار شدند. در برخی موارد، لوحهای گلی که در کاخهای سلطنتی باستان نگهداری میشدند، از تخریب و غارت شهرها جان سالم به در بردند. زیرا آتش زدن یک کتابخانه پر از لوحهای گلی اغلب آنها را پخته میکرد و به حفظ آنها برای آیندگان کمک میکرد. به سلامتی کتابداران آشور- بانیپال جامی بریزید، بدیهی است در آن زمان بهترین کاری را که میتوانستند، انجام دادند.
طومارها (به ویژه در کرانه دریای مدیترانه)
به ویژگیهای یک وسیله ذخیرهسازی خوب فکر کنید. می بایست از نظر فیزیکی سخت باشد و بتواند یکی دو مورد فشار را تحمل کند بدون اینکه فورا فرو بریزد. باید کارآمد باشد و امکان استفاده حداکثری از مواد عرضه شده را فراهم کند. می بایست در برابر تاثیرات محیطی آب و هوا برای ماندگاری طولانی مدت، مقاومت کند. باید کپی و جستجوی آسان محتویات را تسهیل کند.
طومارها در به انجام رساندن بیشتر این موارد، به ویژه در خارج از مصر و خاورمیانه، کاملا شکست خورند. در شرایط گرم، خشک و بیابانی، طومارها میتوانند هزاران سال دوام بیاورند. به همین دلیل است که ما مصنوعاتی مانند طومارهایی از منطقه دریای مرده (در غرب اردن و شرق فلسطین ) و پاپیروس مصری داریم. که قدمت آنها به دوران سلطنت خوفو در حدود 4600 سال پیش باز میگردد. همچنین به همین دلیل است که ما چیزی قابل مقایسه با زمان رومیها یا یونانی ها نداریم. در حالی که هزاران سال نزدیکتر به دوران ما زندگی میکردند.
طومارها شکننده هستند. فقط میتوان در یک طرف آنها نوشت و معمولا به صورت عمودی خوانده میشود نه افقی.
طول یک طومار میتواند تا 10 متر باشد. از آنجایی که به صورت رول شده بودند، یک کاتب نمیتوانست متن را نگه دارد و همزمان یادداشت برداری کند یا کپی کند. آنها از تورفتگی یا شکستگی صفحه استفاده نمیکردند و نشانهگذاری آنها غیرممکن بود. در نهایت، به دلیل قرار گرفتن در معرض رطوبت آب و هوای مدیترانهای محیط، به مرور زمان پوسیده میشدند. اگر قصد دارید یک وسیله ذخیرهسازی اختراع کنید که کپی گیری از آن دشوار است، بهتر است وسیلهای اختراع کنید که برای حفظ اطلاعات درون آن نیازی به کپی منظم نباشد.
تنها یک کتابخانه از دوران باستان باقی مانده است که به دوران متمدن برمیگردد.
کتابخانه در منطقه هرکولانیوم (ایتالیا) پیدا شد که پس از فوران آتشفشان در سال 79 پس از میلاد، مدفون گردید. طومارها – که اکنون شبیه به سگکهای کربندار شدهاند – ابتدا سوختند، دور انداخته و نابود شدند تا اینکه شخصی تکهای از نوشته را تشخیص داد. ما در مجموع 1826 پاپیروس را بازیابی کردهایم که از این تعداد حدود 340 پاپیروس “تقریبا کامل”، 970 پاپیروس “پوسیده و تا حدی قابل رمزگشایی” و بیش از 500 پاپیروس صرفا تکههایی زغالی هستند. ممکن است هنوز پاپیروسهای مدفون دیگری در این سایت وجود داشته باشد.
در این مورد لحظهای فکر کنید. ما کمتر از 1 درصد از نوشتههای دوران باستان را در اختیار داریم. یکی از دلایل اصلی کمبود ما این است که قبل از یافتن ویلای پاپیروسها (هرکولانیوم)، اصلا طومارهایی از این دوره زمانی نداشتیم.
انسانها تقریبا بلافاصله پس از اختراع به سراغ کدها رفتند، زیرا کتابها – یا حتی اشیاء بدوی و شبیه کتاب – بسیار بهتر از طومارها هستند.
فقط برای روشن نمایی: کاغذ، پاپیروس و مواردی از این دست، برخی از بهترین وسیله های ذخیرهسازی در تمام دوران هستند. اما نه زمانی که به صورت طومار ذخیره میشوند. قبل از اینکه بتوانیم از این اختراع قابل توجه استفاده کامل کنیم، باید روش متفاوتی برای جمعآوری اطلاعات و پیوند آنها با هم پیدا میکردیم. بنابراین، کاغذ اختراعی شگفت انگیز است، اما طومارها – حداقل در آب و هوای مدیترانه – این طور نیستند.
Avco Cartrivision
معمولا در این گونه مقالات، جنگ فرمت Betamax-versus-VHS در دهه 1980 را به یاد میآوریم. VHS با گنجایش بیشتر و هزینه کمتر “برنده” اعلام شد. در نتیجه هم از نظر فرمت موفقترین و هم از نظر ظاهری بدترین شد. اما برای اهداف این لیست، VHS رتبه نمیآورد. بیایید در مورد Avco Cartrivision ، که به گونهای بود که VHS فقط میتوانست در آرزویش باشد، صحبت کنیم.
آیا دستگاه جداگانهای داشت که بخرید و به تلویزیون وصل کنید؟ جواب منفی است. تنها دستگاههای موجود در بازار شامل یک تلویزیون یکپارچه بودند که ارزانترین آن 1350 دلار در سال 1972 (8537 دلار امروز) بود. Cartrivision از سیستم “skip field” استفاده میکرد که در آن تنها یک فیلد (نیم فریم) از دادهها برای صرفهجویی در فضا ثبت میشد. سپس این فیلد را 3 بار تکرار میکردند. تصویر نهایی در این سیستم ویدیویی، تار و دارای پرش بود… و شما هر فیلم را فقط میتوانید یک بار تماشا کنید.
به یاد داشته باشید، این در سال 1972 است که هنوز هیچ بازار ویدئویی خانگی وجود ندارد.
هیچ نواری برای فروش وجود ندارد. Avco با خرده فروشان همکاری کرد تا فیلمهایی را از یک کاتالوگ 200 فیلمی ارایه کند. وقتی فیلم را گرفتید، فقط یک بار میتوانید آن را تماشا کنید. میبینید که مصرف کنندگان Avco نمیتوانستند به عقب برگردند. فیلم را فقط میتوان با ماشین مخصوصی که متعلق به خردهفروشها بود به عقب باز گرداند.
اینجا باید به Avco امتیاز مثبت بدهید. این شرکت اساسا DIVX و Netflix را در حالی اختراع کرد که مشغول تلاش برای اختراع VCR بود. متأسفانه، کل این تجربه تقریبا 10 هزار دلار به پول امروزی خرج برداشت. و مشتریان از این ایده که فقط یک بار میتوانند یک فیلم را تماشا کنند، راضی نبودند. این تلاش به سختی یک سال به طول انجامید تا اینکه از دستور کار خارج شد. پس از این، مشخص شد که نگهداری فیلمهای Cartrivision در رطوبت محیط میتواند باعث پوسیدگی و ضایع شدن آنها در عرض چند ماه شود.
دیسکهای فشرده (Zip)
فلاپی 3.5 اینچی در دهه 80 و 90 بسیار موفق بود و تلاشهای زیادی برای جایگزینی فرمت انجام شد. فلاپتیکال، HiFD،SuperDisk و UHD144 همگی دیسکتهای با ظرفیت بالا تقریبا مشابه فلاپی 3.5 اینچی بودند. اما دیسک Zip Iomega تا حد زیادی شناختهشدهترین رقیب بود.
دیسکهای Zip میتوانست تقریبا 100 مگابایت داده را ذخیره کند که تقریبا 70 برابر ظرفیت فلاپی دیسک استاندارد 1.44 مگابایتی است. در اواسط دهه 90 این دیسک خیلی مهم و با اهمیت بود. اما با 20 دلار به ازای هر دیسک، هزینه هر مگابایت آنقدر زیاد بود که در صنعت فناوری، جذابیت لازم را نداشت.
درایوهای قبلی “Zip-100” با دیسکهای با ظرفیت بیشتر ناسازگار بودند و عملکرد دیسکهای قدیمیتر روی سختافزارهای جدید ضعیف بود. حتی بدتر از آن، درایوهای Zip حتی با دیسکهای 3.5 اینچی سازگار نبودند. بنابراین مشکلات سازگاری در نهایت باعث شد که همان قالب در تمام مدت وجود داشته باشد. صرف نظر از رقابت با رسانههای دیگر، پراکندگی بازار موجب فروش محدود دیسکهای Zip به مصرف کنندگان میشد.
درایوهای فشرده از مزایای سرعت انتقال نسبتا سریع (تقریبا 1 مگابایت بر ثانیه) برخوردار بودند، اما کاهش قیمت هارد دیسکها و سیدیهای قابل نوشتن در اواخر دهه 1990 باعث شد که جنگ با فرمت “سوپرفلاپی” منسوخ شود. علاوه بر آن، کمپانی Iomega در سال 1998 در نتیجه ناکارآمدیهای شایع، با یک شکایت دستهجمعی مواجه شد – “کلیک مرگ” وحشتناک، که نشان میدهد محرک خواندن/نوشتن درایو دیگر نمیتواند دیسکها را بخواند و مکررا به حالت اولیه خود باز میگردد.Iomega در تلاش برای احیای این برند، در نهایت سعی کرد با انتشار درایوهای سی دی با نام Zip، این نام تجاری را زنده کند، اما شرکت هرگز به طور کامل بهبود نیافت.
اکثر استانداردهای اختصاصی سونی
سونی در طول تاریخ علاوه بر Betamax چندین استاندارد اختصاصی ایجاد کرده است. بیشتر آنها تنها با هدف ایجاد درآمد بیشتر به جای کمک به هر گونه پیشرفت تکنولوژیکی مفید وجود داشتهاند. به عنوان مثال،Sony Memory Stick در سال 1998 عرضه شد و ممکن است در زمان عرضه، پیشرو در صنعت باشد – من در این مورد مطمئن نیستم – بعد از گذشت چند سال،CompactFlash و کارتهای SD بعدی هر کاری را که Memory Sticks میتوانست انجام دهد، انجام میدادند.
سالها، سونی پیشرو بود و از این جایگاه تکان نمیخورد. دستگاههایی مانند پلی استیشن پرتابل و پلی استیشن ویتا هر دو از قالبهای رسانهای گران قیمت استفاده میکردند. استفاده از این قالبها، قیمت نهایی این محصولات را بدون دلیل افزایش میداد. هدف اصلی Sony Memory Stick کسب سود بیشتر برای سونی بود. به همین دلیل است که این شرکت به استفاده از آن بجای استانداردهای ارزانتر و سازگار با مصرفکننده ادامه داد.استفاده از این قالب هیچ دلیل خاصی نداشت و حتی هیچ مزیتی نسبت به فرمتهای دیگر مانند SD Card نداشت. اصرار بر فرمت اختصاصی سونی دلیل شکست ویتا در بازار نیست، اما هیچ لطفی هم برای شرکت ندارد.
LaserDisc
دیسکهای لیزری در اینجا برای خود یک نام معتبر به دست آوردهاند. چیزی که LD(Laser Disk) را از سایر استانداردهای لیست متمایز می کند این است که با وجو معایب، اغلب بهترین راه برای تماشای فیلم در سالهای قبل از ظهور DVD بود. همچنین تعدادی ویژگی را معرفی کرد که پخش VHS فاقد آن بودند. پخشکنندههای LaserDisc با وضوح افقی 425 خط، در مقایسه با 240 خط برای VHS برتر بودند. آنها تقریبا 20 سال قبل از اینکه DVD ها به طور گسترده در دسترس قرار گیرند، کیفیت DVD را ارایه میکردند. دیسکهای لیزری میتوانستند چندین آهنگ صوتی را ذخیره کنند و فرمتهای دیجیتال و آنالوگ را مدیریت کنند. برخلاف VHS، LDها با استفاده مکرر از بین نمیروند و مانند سیدیها به عقب و سریع جلو میروند. ویکیپدیا برای LaserDisc مینویسد که چندین سال طول کشید تا DVDها واقعا از کیفیت LD فراتر بروند.
دلیل اصلی حضور LaserDisc در این لیست به خاطر تمام فداکاریهایی است که برای پشتیبانی از کیفیت تصویر پیشرفته در حدود سال 1978 انجام داد.
خود دیسکها به اندازه رکورد 33 RPM ( حدود 300 میلی متر) بودند. آنها با 1800 دور در دقیقه میچرخیدند، که پخش را کمی پر سر و صداتر از رکورد معمولی میکرد. دیسکها بیش از 200 گرم وزن داشتند و حداکثر 64 دقیقه ضبط در هر طرف داشتند. برخی از پخشکنندهها میتوانستند دیسکها را بهطور خودکار برگردانند، هرچند برای سالها مدلهای مقرونبهصرفه این کار را نمیکردند. برخی از فیلمها به اجبار روی چندین دیسک ارسال میشدند، که نیاز به تغییر دیسک در هنگام پخش فیلم داشت.
چیزی که LaserDisc را از لقب “بدترین” فناوری نجات میداد، تنها یک مورد بود. اگر امکان پرداخت هزینه دستگاه پخش کننده را داشتید، واقعا تجربه بهتری نسبت به هر جای دیگری در خارج از سینما بود. خانواده من پخشکننده LaserDisc نداشتند، اما یکی از دوستان قدیمی این دستگاه را داشت. و من به اندازه کافی خوش شانس بودم که در اواخر دهه 1990 چند فیلم را به این شکل تماشا کردم. کیفیت، حتی در یک تلویزیون متوسط آن دوره، بسیار بهتر از VHS بود.
فرمت وحشتناک LaserDisc کمتر از آن بود که از سوی برخی فیلمبازها انتخاب نشود. LD در آن زمان بهترین کیفیتی را ارایه میکرد که از طریق هر روش دیگری برای تماشای فیلم در خانه، میتوانستید به دست بیاورید.